اخیراً جریانی رسانهای، مقایسه لاریجانی و فروغی را در سطح وسیعی کلید زده است. این موج که توسط لیدرهای یک جریان خاص آغاز شد، به سرعت به مهرههای رسانهای غربگرا نیز سرایت کرد. با این حال، باید این اقدام را فراتر از یک تحلیل ساده دید و آن را بخشی از یک جنگ روانی مستقیم توسط سرویسهای اطلاعاتی بیگانه مانند موساد، MI6 و CIA در نظر گرفت. هدف اصلی این جریان، القای تصویری نادرست از شرایط کنونی ایران است.
هدفگذاری این مقایسه چیست؟
طراحان این موج رسانهای تلاش میکنند تا شرایط امروز ایران را با دوران اشغال کشور در جنگ جهانی دوم یکسان نشان دهند. در آن زمان، ایران در ضعف کامل به سر میبرد و محمدعلی فروغی بیانیه کنارهگیری رضاشاه را برای تسلیم کشور به متفقین تنظیم کرد.
بنابراین، این جریان با مقایسه لاریجانی و فروغی، به دنبال القای دو پیام اصلی است:
- ایران قدرتمند امروز را ضعیف و در آستانه فروپاشی نشان دهند.
- علی لاریجانی را به عنوان فردی معرفی کنند که قرار است کشور را تسلیم کرده و زمینه را برای یک رهبری جدید و همسو با غرب (مانند حسن روحانی) فراهم کند.
این روایت، یک جنگ روانی کثیف است که لیدرهای آن با ایفای نقش «شعبان بیمخ»های رسانهای، به دنبال تخریب چهره علی لاریجانی و فشار بر او برای پیوستن به محافل خود هستند.
چرا ایران امروز با دوران پهلوی تفاوت دارد؟
برخلاف تصویری که این جریان ارائه میدهد، ایران امروز به هیچ وجه با کشور تحقیر شده و اشغالشده آن زمان قابل قیاس نیست.
- اولاً، ساختارهای حاکمیتی و نظامی ایران امروز به قدری قدرتمند است که توانسته در برابر پیچیدهترین طرحهای براندازی مقاومت کند. علاوه بر این، متحدان ایران در منطقه نیز توانستهاند ضربات سنگینی به دشمنان وارد کنند.
- ثانیاً، رهبر فعلی ایران، شخصیتی نیست که بدون مقاومت دستور تسلیم بدهد و از نظر جایگاه با خاندان پهلوی قابل مقایسه نیست.
- ثالثاً، مردم ایران نیز دیگر آن جامعه استعمارزده گذشته نیستند و اراده ملی قدرتمندی در برابر دخالت بیگانگان دارند.
برای درک بهتر عمق این توطئه رسانهای، کافی است درباره شخصیت واقعی محمدعلی فروغی، که یک فراماسونر شناختهشده بود، تحقیق کنید.
جنگ قدرت داخلی: انگیزهای دیگر برای تخریب
بخشی از این جریان به یک جنگ قدرت پنهان در داخل کشور بازمیگردد. الیگارشیهای ثروت و قدرتی که طی دهههای گذشته شکل گرفتهاند، از احتمال یک پاکسازی اساسی توسط حاکمیت نگران هستند.
در نتیجه، رهبران این جریان که از سوی اربابان غربی خود تحت فشار قرار دارند، تلاش میکنند تا مهرماه، ایران را به پای میز مذاکره و تسلیم بکشانند. آنها میدانند در غیر این صورت، با افشای پروندههایشان و برخورد با وابستگان خود در خارج از کشور مواجه خواهند شد. این الیگارشی با تکیه بر عوامل نفوذی خود، سعی در ناامید کردن مردم دارد.
هوشیاری در برابر جنگ رسانهای
مقایسه لاریجانی و فروغی یک تحلیل سیاسی ساده نیست، بلکه یک عملیات روانی هدفمند است. علی لاریجانی با تمام ضعفهایش، فروغی نیست و در ساختار کنونی نیز هیچکس نمیتواند برخلاف اراده مردم عمل کند.
در شرایط فعلی که دشمنشناسی اهمیت ویژهای دارد، ضروری است که مردم در دام این روایتهای ساختگی نیفتند. بنابراین، باید با رصد و شناسایی منتشرکنندگان این مطالب، در برابر این جنگ رسانهای هوشیار بود.