واشنگتنپست گزارش میدهد که یک ائتلاف نظامی و مخفی شکل گرفته است. این ائتلاف، عربستان سعودی، امارات، مصر، اردن، قطر، بحرین و اسرائیل را شامل میشود. فرماندهی مرکزی آمریکا (CENTCOM) بر این ساختار نظارت دارد. کشورهای منطقه، اگرچه در ظاهر اسرائیل را محکوم میکردند، اما مخفیانه این ائتلاف را تقویت کردهاند.
ایران و محور مقاومت، سالها از وجود «اتحاد شوم» سخن میگفتند. آنها تاکید داشتند که اسرائیل با حمایت کامل آمریکا و غرب، علیه محور مقاومت فعالیت میکند. اما پیش از این، هیچ کس این ائتلاف را به طور رسمی افشا نکرده بود.
اسناد فاششدهٔ آمریکا نشان میدهد ائتلاف در سال ۲۰۲۲ رسماً فعال شد. اعضا فعالیتهای خود را تحت نام «ساختار امنیت منطقهای» هماهنگ میکردند. هدف اصلی این ائتلاف، سرنگونی نظام ایران، تجزیهٔ کشور و نابودی محور مقاومت بود.
ائتلاف پنهان و اهداف آن
در تمام این سالها، این کشورها زیرساختهای نظامی خود را علیه ایران و متحدانش یکپارچه کرده بودند. آنها بخشهای پدافند هوایی، رادار هوایی و تمام ارتباطات نظامی را تحت یک چتر واحد قرار دادند. همچنین، فرماندهی و کنترل را به صورت متمرکز انجام میدادند.
اعضای ائتلاف از همان ابتدا باور داشتند کار ایران به پایان رسیده است. آنها گمان میکردند در هر جنگی، موشکها و پهپادهای ایران را به راحتی نابود میکنند. سازمانهای جاسوسی غرب و نفوذ کشورهای همسایه نیز در شناسایی و هدفگیری مکانهای مهم ایران یاری میرساندند. آمریکا تصمیم داشت این ساختارهای نظامی را به رهبری خود به کار گیرد.
این اتفاقات و هدفگذاریها همگی در دورهٔ ریاستجمهوری بایدن رخ داد. در زمان افزایش خطر، مقامات بارها هشدارهای لازم را صادر کرده بودند. این نشان میداد یک حملهٔ هماهنگ در حال شکلگیری است. اسرائیل به تنهایی هرگز توانایی رویارویی با محور مقاومت یا ایران را نداشت.
ایران و محور مقاومت در یک جنگ جهانی تمامعیار قرار داشتند. آنها مستقیم و غیرمستقیم با بیش از نیمی از دنیا میجنگیدند. ارتش آمریکا، ناتو و اسرائیل با رصد اطلاعاتی خود، رهبران را هدف قرار میدادند.
استراتژیهای نظامی و جنگ جهانی پنهان
طرف مقابل کاملاً منسجم و هماهنگ عمل میکرد. اما در داخل ایران، برخی افراد دوگانگی میدان و دیپلماسی را مطرح میکردند. آنها در هر قدمی که ایران مقابل اسرائیل برمیداشت، به هزاران طریق کارشکنی میکردند. حتی پس از حملهٔ اسرائیل به سفارت ایران و عملیات «وعدهٔ صادق ۱ و ۲»، فشارهای زیادی فرماندهان نظامی ایران را تحت تأثیر قرار داد تا پاسخی درخور ندهند. در همین حال، یک جنگ رسانهای عجیب نیز روان مردم را هدف گرفت.
در کنار تشکیلات نظامی، دو واحد جداگانه دیگر تشکیل شد: «مرکز سایبری مشترک خاورمیانه» و «مرکز اطلاعاتی غربی». این مراکز مسئول هماهنگی حملات سایبری علیه ایران بودند. آنها همچنین تبلیغات ضدایرانی در شبکههای اجتماعی را انجام میدادند.
این مراکز حسابهای مرتبط با ایران را شناسایی، سرکوب و حذف میکردند. ردپای ارتباط کامل موساد با خانوادهٔ پهلوی و ولیعهد سابق ایران در این فعالیتها آشکار است. موساد با پوشش هواداران این فرد تلاش کرد تا به عنوان بازوی رسانهای فارسیزبان در بین مردم ایران جایگاهی بیابد.
جنگ سایبری و تلاش برای نفوذ داخلی
موساد با هدف تشکیل تیمهای عملیاتی برای خرابکاری داخلی و اهداف دیگر فعالیت میکرد. آنها با همکاری سیا و سازمانهای اطلاعاتی غربی-عربی، یک کودتا یا آشوب داخلی را طراحی کردند. این طرح جذب گسترده و آموزش گروههای مختلف را شامل میشد. در مراحل بعدی، پس از حملهٔ هوایی اسرائیل و آمریکا، این گروهها قصد داشتند مناطق حساس را تصرف یا افراد را ترور کنند.
در جنگ اخیر، همین گروهها با استفاده از ریزپرندهها بخش اعظمی از انفجارهایی را که به بمباران هوایی اسرائیل نسبت داده میشد، انجام دادند.
در مراحل پایانی منتهی به حملهٔ ایران، برخی جناحها در ایران به دنبال مذاکره با ترامپ بودند. همزمان، سیستمی مشابه برای رصد اطلاعاتی تحت عنوان «چشمهای پنجگانه» شکل گرفت. این سیستم، رادارها، حسگرها و واحدهای نظامی و اطلاعاتی آمریکا، بریتانیا، کانادا، استرالیا و نیوزیلند را ادغام کرده بود.
سپس، آمریکا و اسرائیل تمام این امکانات را در «جنگ ۱۲ روزه» علیه ایران به کار گرفتند. اما باز هم شکست خوردند. ائتلاف غربی تلاش زیادی برای جلوگیری از موفقیت موشکهای ایرانی کرد. آنها هدف داشتند موشکها هرگز به اسرائیل نرسند و نتانیاهو تحت فشار قرار نگیرد.
آنها قصد داشتند این جنگ را تا نابودی کامل زیرساختهای ایران ادامه دهند. مقابله با توان موشکی تنها به پدافند هوایی محدود نمیشد. بلکه مباحث پیچیدهتری مانند مقابله با ساختارهای تونلی و تکنیکهای جنگ تونلی ایران، حماس، حزبالله و انصارالله نیز در دستور کارشان قرار داشت. کشورهای منطقه در این زمینهها به همکاری ادامه دادند.
شکست طرحهای نظامی دشمن
نکتهٔ مهم این است که با وجود این همه تلاش، سرمایهگذاری و هزینههای بسیار، دشمنان ایران همچنان بازندهٔ اصلی بودند. آنها با تکیه بر تمام برتریهای ژئوپلیتیک، تکنولوژیک و اقتصادی شکست را پذیرفتند. با قبول آتشبس تا امروز، عملاً طرحشان ناکام مانده است.
تمام دنیا دیدند که ایران و محور مقاومت، با وجود هزینههای فراوان، پیروز میدان بودهاند. عظمت و قدرت این جبهه آشکار است. به همین دلیل، دشمنان ایران تمام معادلاتشان را برهم خورده میبینند. آنها اکنون در برزخی هستند که آیا بار دیگر به ایران حمله کنند یا خیر.
اقتدار ایران و تغییر محاسبات دشمن
این شکست به معنای تسلیم دشمنان نیست. آنها میدانند در یک جنگِ موجودیتی قرار گرفتهاند. بازنده ممکن است در آیندهای طولانی و نامعلوم، از نقشهٔ جهان حذف گردد. به همین دلیل، آنها هر روز با طرح جدیدی وارد میدان میشوند. منطقهٔ ما پر از «عروسکهای آمریکا» شده است. به خصوص با شکستهایی که متحمل شدهاند، حاضرند برای نابودی چند بازیگر خارج از این دایره هر کاری انجام دهند، حتی استفاده از تسلیحات کشتار جمعی و هستهای.
این اتفاق فقط مربوط به امروز نیست. از سال گذشته، سیاست آمریکا تغییر کرد. این تغییر پس از مشاهدهٔ هماهنگی کامل محور مقاومت و ضربات پیدرپی آن علیه اسرائیل بود. وقتی آنها در جنگ پیروزی به دست نیاوردند, میدانی را انتخاب کردند که نظامیان ایرانی حضور کمتری داشتند.
سیاسیون در آن میدان با دست بازتری فعالیت میکردند. آنها سابقهٔ همکاریهایی در دورهٔ دولت حسن روحانی را به کار بستند. این همکاریها بین دولتهای همسو با آمریکا مانند ترکیه و تیم ظریف-روحانی بود. آمریکاییها حتی با وجود فشار و حضور مستقیم محور مقاومت به فرماندهی شهید سلیمانی، توانستند بخشی از تروریستها را از نابودی کامل در سوریه حفظ کنند (به خاطرات شهید امیرعبداللهیان در مورد اجلاس آستانه مراجعه کنید).
تغییر بازی و تلاش برای نفوذ سیاسی
بر همین اساس، آنها باور داشتند با تغییر دولت انقلابی شهید رئیسی، اتفاقات جبرانی برای حفظ جبهه تکرار خواهد شد. در گمان آنها، بازگشت تیم قبلی شکستهای نظامی را کاهش میدهد و فرصت برای زدن ضربات بیشتر را فراهم میکند. موفقیت حضور برخی عناصر و بهویژه تفکر غربگرایی تسلیمی تا حدی قطعی به نظر میرسید که حتی طرح حملهٔ نظامی به خود ایران را نیز مطرح کردند.
در یک سال گذشته، رهبری ایران بارها تأکید کرده بودند. ایشان فرمودند که هرگونه عقبنشینی غیرعقلانی، هزینههای زیادی به همراه خواهد داشت. همچنین، ایشان خواستار تغییر معادلات منطقه توسط نظامیان ایران شدند. محاسبات دشمن، آنها را به اشتباه انداخته بود که میتوانند به ایران حمله کنند و شکستش دهند. پس از حملهٔ اسرائیل به ایران، در اوج مذاکرات با آمریکا، پردهها کنار رفت و علت اخطارهای متعدد رهبری ایران روشن شد. اگر لطف خاص خدای رحمان، رهبری ایشان و اراده و اتحاد مردم نبود، دشمن امروز به هدف خود دست یافته بود.
هشدار رهبری و وحدت ملی
با تغییر دولت شهید رئیسی، آنها این طرح را آغاز کردند و فعالیتهای غیرنظامی را تشدید بخشیدند. سرنگونی بشار اسد اولین گام بود؛ هرچند در مراحل بعدی به دلایل دیگر شکست خوردند.
آنها نتوانستند غزه، حزبالله، یمن و در نهایت ایران را با سلاح شکست دهند. با پذیرش آتشبس تا امروز، رسماً شکست خود را قبول کردهاند. پس از ناکامی سیستم به کار گرفته شده در سوریه — که ورود تروریستها برای سرنگونی حاکمیت مرکزی را شامل میشد — در نقاطی مانند عراق و لبنان، دشمنان ایران اکنون میکوشند از درون، هژمون ایران و یارانش را درهم شکنند. این آخرین راه حل آنهاست.
عراق و لبنان با آشفتگیهای جدید مواجه خواهند شد. اگر این اتفاق رخ دهد و پاسخ درخوری دریافت نشود، دشمنان به سراغ آشوب منطقهای میروند. آنها ممکن است جنگ همسایگان ایران را آغاز کنند. موجهای گستردهٔ مهاجرت را این اقدام ایجاد میکند و امنیت منطقه را به بحرانی گسترده تبدیل میسازد. چنین بحرانی جنبههای امنیتی، اقتصادی و حتی انسانی زیادی خواهد داشت. پس از آن، حملات بزرگتری را به صورت مشترک علیه ایران و یمن انجام میدهند.
راهبردهای جدید دشمن پس از شکست
درگیریهای افغانستان و پاکستان نیز گامی پیشرو در این مسیر خواهد بود. این درگیریها نشان میدهد کسانی که با ایران نمیجنگند، هدف آمریکا قرار خواهند گرفت. متأسفانه ارسال پالسهای ضعف از داخل ایران توسط جناح غربگرا و عدم واکنش حاکمیت، دشمنان ایران را به اشتباه محاسباتی انداخته است.
برای جلوگیری از طولانی شدن تحلیل، این مطلب را در اینجا به پایان میرسانیم. در تحلیلهای آتی، ادامهٔ مسیر درگیری بین هژمون ایران و یارانش در محور مقاومت با هژمون آمریکا و غرب را با جزئیات بیشتر بیان خواهیم کرد.
درود استاد رضایی بزرگوار
سپاس از تلاش شبانه روزی حضرتعالی در جبهه جهاد تبیین و ارائه تحلیل های جامع و تخصصی در مسیر روشنگری افکار عمومی جامعه ایرانی
همواره در این مسیر پر فراز و نشیب موفق و پیروز باشید
و من الله التوفیق