باید با شرایط بحرانی کنونی جهان، عاقلانه و بدون هیجان برخورد کنیم.
درک نادرست از تهدیدات جهانی
جهان شاهد جنگ در میانه مذاکرات بوده است. استفاده اسرائیل از کلاهکهای هستهای تاکتیکی نیز مشاهده شده است. مردم عادی هدف قرار گرفتهاند و ترورهای دستهجمعی انجام شده است. با این حال، جریانهای سیاسی داخل ایران، همچون سال گذشته، درک صحیحی از وقایع آینده ندارند. این طرز تفکر ناخواسته به برخی فرماندهان ارشد نظامی منتقل میشود. این فرماندهان کارکرد سیاسی دارند.
تعداد این افراد در بخش نظامی زیاد نیست. خصوصاً نسل جدید فرماندهان، شرایط روز را بهتر درک کردهاند. اما این طرز فکر مانند یک بیماری ویروسی میتواند گسترش یابد. آمریکا و اسرائیل این بار از روش حملهای متفاوت استفاده خواهند کرد. آنها قطعاً نقشهای کامل در سر دارند.
تطهیر دشمن و غفلت از واقعیت
مشکل اینجاست که جریانهای سیاسی و رهبران رسانهای وابسته به آنها، با تمام توان آمریکا را تطهیر میکنند. آنها به گونهای صحبت میکنند که انگار آمریکا و اسرائیل هرگز حملهای بیرحمانه انجام نخواهند داد. همچنین، گویا هرگز دست به استفاده از کلاهکهای هستهای تاکتیکی نمیزنند. هر کسی که درک درستی از شرایط منطقه و اطلاعات روز داشته باشد، میداند که خطر حمله سنگین دشمن به طرز قابل توجهی افزایش یافته است. برای درک بهتر چالشهای پیش رو، میتوانید مقاله ما درباره امنیت ملی و مقابله با تهدیدات را مطالعه کنید.
ایران نیز در همان سطح پاسخ میدهد. اما آیا برای مردم تبیین شده که پاسخ ایران پس از حمله هستهای دشمن چه خواهد بود؟ حتی بهترین تحلیلگران انقلابی و مستقل نیز پاسخی برای این موضوع ندارند. اینکه مجلس بر تغییر دکترین نظامی اصرار دارد، بخشی از این دلیل است. همچنین، درباره اهمیت تسلیحات هستهای بیشتر بیاموزید.
جلسات جنگی محرمانه
آمریکاییها و متحدانشان جلسات محرمانهای را آغاز کردهاند. این جلسات به مدت یک هفته ادامه خواهند داشت. بخش اعظم آنها قطعاً مربوط به ایران است. تنها چیزی که میتوانم درباره این جلسات بگویم، این است که آنها جلسات جنگی هستند. مانند هر جلسه دیگری، مصوبات آنها تاریخ انقضا دارد.
آنها میخواهند آینده مردم منطقه و بخش اعظمی از جهان را در سنگرهای گلآلود تعیین کنند. این بحث فقط شامل دشمنانشان نمیشود. حتی اروپاییها و دیگر متحدان نیز مانند گاوهای شیرده درگیر هستند. به زودی سرنوشت بسیاری از تخت و تاجها در جهان، همه با هم، در گل و خون مشخص خواهد شد. برای تحلیل دقیقتر از جنگ ایران و اسرائیل در آینده، به منابع مرتبط مراجعه کنید.
جنگ موجودیتی و مسئولیت حاکمیت
بحث کنونی، جنگ موجودیتی است. تربیت جامعه سیاسی دیگر معنا ندارد. حاکمیت ایران باید با هر جریان سیاسی و رسانهای که مخرب است، برخوردی جدی داشته باشد. جریانهای سیاسی امروز به جای افزایش آگاهی مردم، رسانهها را استخدام میکنند. هدف آنها ایجاد دو قطبی در جامعه، تطهیر آمریکا و ریشهکن کردن ایدئولوژی انقلاب اسلامی ایران است.
مخالف یا موافق حاکمیت بودن مهم نیست. این جنگ، یک جنگ موجودیتی است و همه را با خود میسوزاند. اگر اتفاقی بیفتد، همین رهبران سیاسی غربگرا در اولین فرصت از کشور فرار خواهند کرد. مردم بیگناه باید تاوان خیانت تعداد انگشتشماری غربزده تسلیمی را بدهند. اتفاق برجام و سازوکار ماشه، یک هشدار بزرگ برای میزان خرابکاری این جریان بود. عدم برخورد با مسببان آن باعث شده است آنها گستاختر از همیشه به جان جامعه بیفتند.
ضرورت آمادگی نظامی و پرهیز از غافلگیری
افزایش سریع قدرت نظامی، نویدبخش پیروزی است. ایرانی که با تمام غافلگیریها، توانست در یک جنگ تمامعیار و تنها در ۱۲ روز، دشمن موجودیتی خود را وادار به آتشبس کند، این بار میتواند بدون غافلگیری پیروز جنگ باشد. اما به شرطی که دیگر شاهد غافلگیری نباشیم.
منظور از غافلگیری، حملاتی از جنس حمله به خاک کشور با تسلیحات هستهای است. فراموش نکنید که در جنگ دوازده روزه، دشمن از نهایت قدرت بمبهای کلاسیک خود استفاده کرد. مرحله بعدی، تسلیحات کشتار جمعی است. این وظیفه تمام مسئولان کشور است که در مورد این مسائل تفکر کنند. آنها باید از مقامات ایرانی، پاسخ عقلانی مطالبه کنند.
در گذشته نیز برخی با خرج رهبری، برای فرار از واقعیت، اصرار داشتند که دشمن اگر میتوانست به ایران حمله کند، این کار را میکرد و هرگز جنگی نمیشد. اما دیدیم که جنگ شد و بسیار سنگین بود. متأسفانه، امروز نیز همین بهانهها برای فرار از پاسخگویی مطرح میشود. باز هم طبق معمول، این مسئولیت را به رهبری حواله میدهند. هدف ایجاد هراس نیست، اما این بسیار بد است که مثل اکثر دفعات قبل، پیشبینیهای تحلیلی درست از آب درآید.